من درباره تجربۀ خودم در مبارزه با سرطانی بسیار مهاجم برای شما نوشته ام. از دورانی که بارها از خودم پرسیدم آیا تحمل این همه رنج میارزید؟
وقتی پزشکان تشخیص دادند به نوع بسیار مهاجمی از سرطان سینه مبتلایم، درمانی که پیشنهاد دادند برایم بسیار سخت بود.
وقتی مطمئنی سالم هستی، اگر بگویند مطمئناً مریض هستی، انگار دنیا به دور سرت می چرخد، دیگر راهحلی برای این مسأله نداری.
به شما میگویند سرطان مزاحمی است که باید با آن جنگی، یا شاید جنبهای از وجود خودمان که به بیراهه رفته است. میگویند در دیانای شماست یا در دنیای پیرامونتان.
شما را نمی دانم ولی برای من اینگونه بود، از زمانی که بیماریام را تشخیص دادند، تشخیص فرق نصیحت درست و خیال واهی برایم بسیار سخت شده بود. هزاران نفر شما را نصیحتم میکنند که در مواجهه با سرطان چه کاری باید انجام دهید. شروع کردم به خواندن یک کتاب روانشناسی، به این نتیجه رسیدم که اگر موهایم را بزنم، تحمل ریختنشان که ناچار رُخ میدهد برایم سادهتر میشود. باور این حرف کمک زیادی به من کرد تا شرایط پیش آمده را قبول کنم. انگار به این نتیجه می رسی که همۀ چیزهایی که دربارۀ دنیا بدیهی میشمردی از نو برایت اثبات شوند. سپس مابقی دستورهایی را که در کتاب دیده بودم، اجرا کردم: به خانواده ام بگویم که سرطان دارم، به محل کارم اطلاع دهم، پشت تلفن برای دوستانم درددل کنم که کسی را ندارم مراقبم باشد. و از همه مهمتر پذیرفتن این واقعیت که من بیماری سرطان دارم ولی در عین حال باید باور داشته باشی میارزی، میارزی که زنده نگهت دارند. بعد از عمل و انجام شیمی درمانی، جراح زنگ زد که بگوید تا جایی که او میداند، داروها جواب دادهاند و سرطان رفته است. برداشتن دو سینه پس از شش ماه شیمیدرمانی «پاسخ کامل پاتولوژیک» داده است، یعنی همان نتیجهای که امیدش را داشتم.
با شنیدن این خبر مانند نوزادی بودم که دوباره در دامن عشقی بیکران متولد شده است. بنابراین با قدرت به شما می گویم که سرطان پایان راه نیست.
همه سرطانها اگر زود تشخیص داده شوند؛ قابل درمان هستند. روحیه خوبِ شما به عنوان بیمار، ایمنی بدنتان را بالا میبرد و به سریعتر شدن روند التیام و نجات از سرطان کمک زیادی به شما خواهد کرد. مورد دیگری که به شما باید بگویم این است که باید باورهای نادرست در خصوص سرطان را کنار گذاشت و با علم و آگاهی با این بیماری مقابله کرد. شما باید اول خود و سپس بیماری سرطان را درست بشناسید تا بتوانید بر آن غلبه کنید. بنابراین باید آگاهی خود را درباره سرطان افزایش دهند و در این راه دیگران را نیز یاری کنید تا بیشتر بدانند.
حالا من باور دارم که امیدواری از سرطان قویتر است.
زهره قافله باشی هستم کارشناس ارشد نانوفناوری . به نوشتن و تولید محتوا در زمینه های گوناگون علاقه زیادی دارم و در موسسه مکس همیشه به یاد پدر و مادرآسمانیم حاج سید مصطفی قافله باشی و حاجیه خانم زرافشان (زهرا) طاهری می نویسم که بهترین پدر و مادر دنیا بودند و وجود آسمانیشان تا ابد مایه فخر و مباهات من است.